دانلود پروژه بررسی روند پیشرفت ماشین های بافندگی راپیری سولزر
بررسی روند پیشرفت ماشین های بافندگی راپیری سولزر
فهرست مطالب
چکیده : ۱۱
مقدمه : ۱۲
فصل اول ۱۶
اساس بافندگی تاری پودی ۱۶
شکل (۱) : نمای شماتیک ماین بافندگی ۱۷
۲-۲-۱- تشکیل دهنه نخ های تار ۱۹
شکل (۲): طرز تشکیل دهنه ۱۹
شکل (۳) : باز شدن دهنه تار به صورت منظم یا نا منظم ۲۰
شکل(۴) : خط صفر یا خط دهنه کامل ۲۱
شکل (۵) : اجزاء تشکیل دهنه ۲۱
شکل(۶) : طبقه بندی ماشین های بافندگی ۲۲
۵-۲-۱- دفتین زدن ۲۴
شکل ۸ : کوبیدن دفتن برای دهنه دیر و زود ۲۵
شکل۹ : فاصله گذاری بین نخ های پود در طی دفتین زنی ۲۶
۶-۲-۱- پیچش پارچه ۲۶
شکل ۴-۹ پارامترهای تراکم و تولید پارچه ۲۷
شکل( ۱۰) : اثر کنترلی تکمیلی بر عرض پارچه ۲۸
شکل( ۱۲) : حاشیه های پارچه ۳۰
۳-۳-۱- مکانیزم تشکیل دهنه دابی ۳۲
شکل (۱۴) : دابی روتاری الکترونیکی ۳۴
شکل (۱۵) : اساس عملکرد دابی روتاری ۳۵
شکل (۱۸) : ماکو و ماسوره ۳۷
شکل (۱۹) : انواع ماسوره ۳۷
شکل (۲۱) : نمودار زمانی برای ماشین بافندگی ماکوئی ۳۹
شکل ۱-۸ روش پودگذاری « دواس» ۴۱
پودگذاری روش دواس : ۴۲
فصل دوم : ۴۶
بررسی دستورالعمل تنظیم ماشین بافندگی راپیری سولزر مدل ۴۶
G6200 ۴۶
جدول(۱-۲) : نسبت صحیح دنده برای سلسله تراکم مناسب پود ۴۸
جدول(۲-۲) : جدول تراکم پود ۵۰
جدول : جدول تراکم پود ۵۱
جدول (۴-۲) : جدول تراکم پود ۵۲
۴-۲-۱-۲- وارد کردن چله نخ تار ۵۳
۵-۲-۱-۲- تغییر چله نخ تار ۵۶
۱-۵-۲-۱-۲- تنظیم فرستنده علامت ۵۷
شکل : غلتک پل تار ۵۹
۱-۳-۱-۲- عملکرد ۵۹
۴-۳-۱-۲- موقعیت غلطک نخ تار در رابطه با نقطة ثابت (A ) ۶۱
۵-۳-۱-۲- موقعیت های افقی و عمودی: ۶۴
۶-۳-۱-۲- بلوکه کردن غلتک نخ تار : ۶۵
۷-۳-۱-۲- نصب کردن حس گر : ۶۶
۹-۳-۱-۲- جاذب ضربة هیدرولیکی ۶۸
۳-۱-۴-۱-۲- تنظیم میله های جدا کننده: ۷۱
جدول (۷-۲) : اطلاعات عمومی وزن پیشنهادی لامل ها ۷۳
جدول(۹-۲) : فاصله «a» بین ماسوره خالی راهنما (۶) و آخرین میلة چله کشی در هر دو طرف ۷۶
جدول (۱۰-۲) :جایگاه تیغه عرضا الکتریکی لامل ۷۸
۲-۲- ناحیه تشکیل پارچه : ۸۰
۴-۱-۱-۲-۲- تنظیم بستن دهنة نخ تار: ۸۳
۵-۱-۱-۲-۲- تنظیم ردیف تسمة دندانه دار: ۸۵
۶-۱-۱-۲-۲- سرویس کردن : ۸۶
۲-۲-۲- سیستم پود گذاری راپیری: ۸۶
۱-۲-۲-۲-۲- برداشتن بست اهرمی: ۸۸
۲-۲-۲-۲-۲- سوار کردن بست اهرمی: ۹۱
۴-۲-۲-۲-۲- تنظیم بست محوری: ۹۳
۶-۲-۲-۲-۲- راپیر دریافتی (گیرندة نوع گوه): ۹۵
۷-۲-۲-۲-۲- نصب سر شبه ماکویی را بر روی نوار راپیر: ۹۷
۸-۲-۲-۲-۲- کنترل راپیرها در ماشین بافندگی: ۹۸
۱-۹-۲-۲-۲-۲- نصب ورقة اتصال: ۱۰۱
۲-۱۰-۲-۲-۲-۲- راهنماهای نوار : ۱۰۲
۳-۱۰-۲-۲-۲-۲- برداشتن راپیر به همراه نوار راپیر : ۱۰۳
۱۱-۲-۲-۲-۲- غلتک های تسمه ای: ۱۰۴
۱-۱۱-۲-۲-۲-۲- برداشتن و نصب غلتک تسمه ای بیرونی : ۱۰۴
۲-۱۱-۲-۲-۲-۲- برداشتن و نصب غلتک تسمه ای داخلی : ۱۰۵
۱-۱۲-۲-۲-۲-۲- کنترل ارتفاع راهنمای نواری به همراه حداکثر مقدار و مقدار کاهش یافته عرض بافندگی : ۱۰۹
تنظیم ارتفاع راهنمای نوار ۱۰۹
یادداشت ۳۰۸
۱-۱-۴-۶-۳- بست U شکل : ۳۰۹
۲-۱-۴-۶-۳- بست فلت : ۳۱۱
۳-۱-۴-۶-۳- بست اهرمی همراه با سر شانه با نخ فیلامنتی به کار می روند : ۳۱۲
جدول (۲۱-۳) : جدول فشار فنرها ۳۱۳
۲-۵-۶-۳- جایگاه نصب انگشت پود : ۳۱۴
جدول(۲۲-۳) : فاصله آزاد با توجه تعداد رنگ پود ۳۱۵
۷-۳- سیستم دفتین زدن : ۳۱۷
۱-۲-۷-۳- نصب دندانه های محافظ : ۳۱۸
جدول (۲۳-۳): تنظیم برای کنترل مسافت b و a بین خط کش راهنمای نواری ۵ و دندانه های محافظ ۷و۸ ۳۲۰
۱-۲-۲-۷-۳- تشخیص کشیدگی صفحه ماکو : ۳۲۲
۴-۲-۷-۳- تبدیل از دندانه های محافظ به صفحه ماکو ۳۲۳
۱-۴-۷-۳- طول شانه و نخ کشی : ۳۲۵
۲-۴-۷-۳- نصب شانه ۳۲۶
۸-۳- ترمز و کلاج : ۳۲۸
۱-۸-۳- محرک اصلی (۱۸۱ FG ) : ۳۲۸
۲-۱-۸-۳- دستگاه ژاکارد نگهدارنده ترمز (FG452) ۳۲۹
۲-۲-۱-۸-۳- تنظیم آزاد کردن دستی : ۳۳۰
۲-۸-۳- ورودی نوار(FG171/172) ۳۳۰
۱-۲-۸-۳- نصب کردن اورتراول راپیر ( over travel) : ۳۳۰
جدول (۲۵-۳) : جدول اورتراول ۳۳۱
پیچ شل کننده (۴) بر روی رینگ جلوگیری کننده از لغزش نخ ۳۳۲
۲-۲-۸-۳- نظارت ها : ۳۳۵
فصل چهارم: ۳۳۸
بررسی قسمت هایی از ماشین های راپیری سولزر مدل F2001 و مدل G6100 ۳۳۸
۱-۱-۱-۱-۴- تنظیمات مکانیکی : ۳۳۹
جدول (۱-۴) : جدول تنظیم پل اسنو با توجه به نوع پارچه ۳۴۱
جدول(۲-۴) : تعداد پود در سانتی متر با توجه به نوع دنده حلزونی ۱ ۳۴۱
جدول(۳-۴) : تعداد پود در سانتی متر با توجه به نوع دنده حلزونی ۲ ۳۴۲
۱-۲-۱-۴- تنظیمات اساسی ترمز : ۳۴۵
۲-۲-۱-۴- ضربه گیر هیدرولیکی : ۳۴۶
۲-۴- قسمت ناحیه بافت : ۳۴۷
۲-۱-۲-۴- تنظیم اساسی زمان بادامک قیچی : ۳۴۹
۴-۱-۲-۴- تنظیم بادامکهای کنترل : ۳۵۱
۵-۱-۲-۴- تنظیمات مکانیکی : ۳۵۲
۲-۲-۴- تنظیمات : ۳۵۵
۲-۲-۲-۴- تنظیم محفظه کابل : ۳۵۷
۶-۲-۲-۴- تنظیم و کنترل سر راپیرها : ۳۶۲
۴-۲-۴-کنترل رنگ پود : ۳۶۷
۳-۴- دفتین : ۳۶۸
۵-۴- کلاج و ترمز : ۳۷۰
۱-۱-۲-۱-۶-۴- تنظیم قیچی : ۳۷۴
۳-۱-۲-۱-۶-۴- تنظیم ترمز نخ : ۳۷۷
۲-۲-۲-۱-۶-۴- تنظیم قیچی : ۳۸۰
۳-۲-۱-۶-۴- تنظیمات نساجی حاشیه ساز : ۳۸۲
۵-۲-۱-۶-۴- نخکشی حاشیه در شانه : ۳۸۴
۷-۴- سولزر مدل G6100 : ۳۸۵
۱-۱-۷-۴- ساختمان فشرده : ۳۸۷
۴-۱-۷-۴- قسمتهای ماشین : ۳۸۹
۳-۴-۱-۷-۴- دفتین : ۳۹۰
۴-۴-۱-۷-۴- کنترل پارچه : ۳۹۲
۵-۱-۷-۴- طرح : ۳۹۳
۶-۱-۷-۴- جریان تار الکترونیکی : ۳۹۴
۱-۲-۷-۴- مشخصات فنی و تکنیکی G6100,EP,SP,J,F : ۳۹۷
منابع انگلیسی : ۴۰۴
چکیده :
با توجه به روند پیشرفت کمپانی های مختلف سازنده ماشین آلات بافندگی نساجی علی الخصوص کمپانی سولزر بر آن شدیم در این پروژه دانشگاهی ابتدا در فصل اول به بررسی اساس سیستم تاری پودی و همچنین به مقایسه کلی بین ماشینهای باماکو و بی ماکو پرداخته در ادامه نیز در فصل های دوم و سوم و چهارم به بررسی دستورالعمل تنظیم ماشین های راپیری سولزر در مدلهای F2001 ،G6100 ،G6200 ،G6500 پرداخته ایم. در آخر نیز موفقیت تمامی دانشجویان عزیز در این رشته را از خدواند متعال خواستاریم .
چکیده :
مطالب ارائه شده در این پروژه به اساس سیستم تاری و پودی و آشنایی با ماشین های بافندگی راپیری سولزر پرداخته است.
در ابتدای این تحقیق دانشگاهی در فصل اول به تحلیل اساس سیستم تاری و پودی اعم از با ماکو (قدیمی) و بدون ماکو پرداختیم اما ساختار اصلی این پروژه در فصل های بعد در رابطه با روند پیشرفت ماشین های بافندگی راپیری سولزر می باشد، که درهمین راستا در هر فصل با دستور العمل تنظیم این نوع از ماشین ها آشنا می شویم.
هر ماشین به سه قسمت اصلی ( ۱- قسمت تغذیه ۲- قسمت ناحیه بافت ۳- قسمت برداشت پارچه) تقسیم شده و توضیحاتی کلی در رابطه با هر بخش داده شده است و در انتهای هر فصل نیز قسمت های دیگری چون کلاج و ترمز و ناحیه حاشیه ساز به طور کامل بررسی شده اند.
در فصل دوم به توضیح ماشین G6200 و فصل سوم نیز به بررسی ماشین G6500 پرداخته اما با توجه به اینکه در سال های گذشته مطالبی در رابطه با ماشین های F2001 و G6200 ارائه شده بود در فصل چهارم به آشنایی با برخی از قسمت های این دو ماشین پرداخته ایم.
مقدمه :
به اعتقاد اکثر کسانی که دارای تحقیقاتی در زمینه بافت منسوجات در ایران و ابزار کار مورد استفاده بافندگان هستند، اولین طریقه تولید پارچه توسط بشر عبارت بود از آویختن نخ های تار از یک چوب افقی و آویزان کردن وزنه هایی در انتهای نخ ها، به منظور ایجاد کشش در داخل نخ تار وعبور نخ پود به صورت یک بسته از لابه لای نخ های تار، تا بافت پارچه تشکیل شود.( مانند بافتن تور ماهیگیری) طریقه های دیگری که بعدها ابداع شد عبارت بود از قرار دادن نخ های تار در داخل یک چارچوب افقی، به طریقی که این نخ ها در داخل چارچوب کاملا کشیده قرار می گرفت و نخ پود از لابه لای نخ های تار عبور می کرد، مانند بافتن کف پوش های حصیری که در استان یزد مرسوم است.
به علت طول محدود قاب و نخ تار روی آن، پارچه بافته شده نیز فقط می توانست دارای طول محدودی باشد. در قرون بعد، نخ تار بر روی غلتکی پیچیده می شد و این غلتک در یک دستگاه بافندگی دستی قرار می گرفت و نخ های تار پس از باز شدن از روی آن به صورت افقی در آمده و در این حالت توسط نخ پود بافته و بر روی غلتک دیگری پیچده می شد.
این نوع دستگاه سالیان متمادی و به عبارت دیگر تا اواسط قرن نوزدهم میلادی تنها وسیله بافت پارچه به شمار می رفت.
اولین تحول در راه تکنیکی شدن دستگاه بافندگی، در سال ۱۷۳۳ میلادی توسط شخصی به نام (جان کی) ایجاد شد.
وی با ابداع روش پر تاب ماکوی سریع سبب سریع تر شدن عمل بافندگی نسبت به قبل شدگرچه این اختراع در ابتدا فقط تولید دستگاه بافندگی را آن هم به مقدار کمی افزایش داد ولی باعث شد تا راه های جدیدی برای اختراعات بعدی گشوده شود.
ادموندکارت رایت در سال ۱۷۸۶ میلادی موفق به اختراع یک دستگاه مکانیکی بافندگی شد.
همزمان با اختراع این روش استفاده از انرژی بخار نیز توسط جیمز وات در سال۱۷۷۶ م ارایه شد. بدین ترتیب امکاناتی فراهم آمد تا قسمت اعظم دستگاه های مکانیکی از آهن و چدن ساخته شود و دستگاه ها با نیروی بخار به حرکت درآید.
در سال ۱۸۰۹ با اختراع دستگاه تشکیل دهنده ژاکارد توسط (شارک ماری ژاکارد) صنعت بافندگی هنری که تا آن تاریخ به صورت دستی انجام می شد، به صورت مکانیزه در آمد. در ماشن های بافندگی عملیاتی مانند دفتین زدن ، پود گذاری ، تشکیل دهنه و …. توسط نیروی مکانیکی انجام می شود ولی چنانچه نخ روی ماسوره تمام شود کارگر می بایست به مجرد پاره شدن نخ پود و یا نخ تار ماشین را متوقف کند تا از ایجاد عیوب مختلف در پارچه جلوگیری کند. با این توضیح نتیجه می شود که ماشین های بافندگی احتیاج به کارگر زیادی دارند و در حقیقت در دوره ای که کارخانجات بافندگی مجهز به ماشین های غیر خودکار بودند هر ماشین نیاز به یک کارگر داشت ، علاوه بر این توقف ماشین جهت تعویض ماسوره نیز باعث می شد تا راندمان ماشین به میزان قابل ملاحظه و محصوصی کاهش یابد.
این مسائل سبب شد که به مرور ماشین های بافندگی به مکانیزم هایی مجهز شود که عملیات فوق را به صورت اتوماتیک انجام داده و باعث شود که یک کارگر با بیش از یک ماشین کار کند.
اتوماتیک شدن ماشین های بافندگی در اواخر قرن نوزدهم شروع شد ود ر قرن بیستم به کمال خود رسید.
با توجه به آنچه در مورد کاربرد ماشین های بافندگی عمومی گفته شد، نمی توان ماشین های بافندگی را به طور صحیح و مجزا از یکدیگر تقسیم بندی کرد و اگرچه در کتاب های قدیمی نساجی تقسیم بندی ماشین های بافندگی نوع محورهای محرک آنها انجام شده، اما امروزه این تقسیم بندی صحیحی به نظر نمی رسد و ما ماشین های بافندگی را بر اساس طریقه پود گذاری آن ها تقسم می کنیم :
ماشین های بافندگی با سیستم پود گذاری معمولی :
در این نوع ماشین ها پود گذار یتوسط ماکویی که در داخل ان ماسوره پود قرار دارد انجام می شود. این ماشین ها به طور کلی شامل ماشین های بافندگی معمولی و اتوماتیک هستند. ماشین های بافندگی معمولی بیشتر در بافت پارچه های سنگین (مثلا پشمی ) مورد استفاده قرار می گیرند و امروزه اکثر ماشین های بافندگی با روش پودگذاری معمولی از نوع اتوماتیک هستند.
ماشین های بافندگی با سیستم پود گذاری غیر معمولی :
این نوع از ماشین ها به گروه های مختلفی تقسیم بندی می شوند :
۱- ماشین های بافندگی که در آنها عمل پودگذاری توسط یک جسم پرتاب شونده انجام می شود . پودگذاری در این ماشین ها یا توسط ماکوی گیره ایی که فاقد ماسوره است و در دو سر ماکو گیره هایی تعبیه شده، و یا توسط جسم پرتاب شونده گیره دارکوچکی که ابتدای نخ پود را می گیرد و به داخل دهنه می کشد، انجام می شود.
۲- ماشین های بافندگی که به طور مثبت پودگذاری می کنند و دارای گیره هایی هستند که توسط تسمه و یا میله به داخل دهنه رفته و نخ پود را وارد می کنند.
۳- ماشین های بافندگی جت که به وسیله ی جت آب و یا جت هوا نخ پود را به داخل دهنه وارد می کنند.
۴- ماشین های بافندگی چند فازی که در آنها همزمان چند دهنه به صورت موازی یا سری تشکیل می شوند و چند جسم پود گذار در یک زمان چند نخ پود را وارد دهنه می کنند.
کلیات :
هدف :
هدف از انجام این پروژه دانشگاهی آشنایی هرچه بیشتر با اساس سیستم بافندگی تاری و پودی و مقایسة کلی بین ماشینهای باماکو و بی ماکو می باشد .
روش تحقیق :
برای بهتر انجام شدن این تحقیق دانشگاهی با همکاری نمایندگی کمپانی سولزر در ایران و مدیریت این شرکت آقای مهندس حمید صباغی دستورالعمل تنظیم ماشینهای مدل F2001,G6100,G6200,G6500 را دریافت کرده و به ترجمه و بررسی آنها پرداختهایم.
فصل اول
اساس بافندگی تاری پودی
۱-۱- اساس بافندگی تاری و پودی
Weaving Fundamentals
از آنجایی که نخ ماده اولیه بافندگی به شمار می رود. سؤال این است که چرا پروسه های تولید نخ مستقیماً با پروسه های بافندگی ادامه نمی یابد به بیان ساده تر، چرا این دو عملیات به هم متصل نسیتند. چند دلیل باز دارنده برای این کار وجود دارد اولاً پروسه های ریسندگی و بافندگی از نظر مکانیکی با هم سازگاری وهماهنگی ندارند یعنی این دو را از نظر فیزیکی نمی توان به هم وصل نمود زیرا سرعت تولید نخ بسیار بالاتر از میزان مصرف نخ های تار و بسیار کمتر از مصرف نخ های پود ایت. عامل مهم دیگر این که نخ ها برای بافندگی مناسب نیستند و باید آنها را مطابق روشهای مقدماتی بافندگی آماده نمود. از این رو، یک تکنولوژی کاملاً جدید برای تبدیل نخ به پارچه مورد نیاز است.
شکل (۱) نمای شماتیکی از بافندگی را نشان می دهد. نخ های تار بر روی اسنوی بافندگی ذخیره می شوند و به سمت جلوی ماشین بافندگی، جایی که غلطک برداشت پارچه قرار دارد حرکت می کنند. نخ های پود از روی بوبین نخ باز شده و در دهنه بطور عمود بر تاد قرار داده می شود.
شکل (۱) : نمای شماتیک ماین بافندگی
۲-۱- مکانیزم های اصلی بافندگی
Basic Weaving Motion
اگر چه مکانیزم های زیادی در ماشین های بافندگی مدرن برای مقاصد مختلف وجود دارد، ولی کلا پنج مکانیزم پایه برای بافندگی لازم است:
* تغذیه نخهای تار (Wrap lrt – off)
* تشکیل دهنه (shedding)
* پود گذاری (filling insertion)
* دفتن زدن (beat – up)
* برداشتن با پیچش پارچه (fabric take – up)
1-2-1- تغذیه نخ های تار
Warp let – off
با بافت رفتن نخ تار در پارچه، مکانیزم باز شدن نخ تار، آنرا از چله بافندگی باز کرده و با کنترل سرعت باز شدن، به آنها کشش اعمال می کند. کشش یکدست و یکنواخت بعنوان یک اصل در بافندگی بشمار می رود و از آنجائیکه کشش در واقع چین و چروک نخهای تار و پود را کنترل نمی کند باید کشش روی نخ ها را ثابت نگه دارد. از طرفی افزایش کشش نخ های چله، چین خوردگی آنها را کاهش داده و چین خوردگی نخ پود در سطح پارچه را افزایش می دهد که میزان تجعد و چین خوردگی نخ تار و پود بر روی ضخامت پارچه اثر می گذارد و با توجه به اینکه قطر نخ ها یکسان است، چین خوردگی یکسان نخ تار و نخ پود باعث می شود ضخامت پارچه به حداقل برسد.
مکانیزم های باز کردن نخ تار، به دو دسته مثبت و منفی طبقه بندی می شوند:
- در سیستم منفی، کشش وارده بر نخ های تار، عامل غلبه بر نیروی اصطکاک و باعث حرکت نخ ها از روی اسنو می باشد. کشش نخ تار توسط اصطکاک بین زنجیر یا تسمه با محور اسنو تنظیم می شود.
- در مکانیزم مثبت، چله با سرعتی که متناسب با طول نخ میان چله و لبه پارچه است چرخانده شده و از مکانیزم های دیگری برای اعمال کشش ثابت به نخ تار، حین باز شدن، استفاده می شود.
مکانیزم های باز شدن نخ تار را می توان همچنین به دو دسته مکانیکی و الکتریکی طبقه بندی نمود. اکثر ماشین های بافندگی مدرن، مجهز به مکانیزم باز کردن الکتریکی هستند زیرا این مکانیزم امکان کنترل بر روی باز شدن نخ تار را، از ابتدا تا انتهای چله، میسر ساخت که منجر به ثابت ماندن کشش نخ می شود، این نوع مکانیزم برای جلوگیری از بوجود آمدن عیوب در پارچه، مثل تفاوت در تراکم پودی و یا ایجاد رگه در پارچه، بسیار مناسب است. برای اینکه بهترین کارایی حاصل گردد تنش های بافندگی باید در کمترین حد ممکن باشند.
باز شدن نخ تار به صورت مثبت و خطی می تواند توسط یک سیستم مغناتیسی بر روی یک تسمه دوار انجام گیرد. سیستم های الکتریکی باز شدن نخ تار، قابل برنامه ریزی بوده تا از ایجاد رگه بر روی پارچه، با دقت یک دهم، جلوگیری شود. این سیستم ها قادرند در هنگام توقف ماشین کشش را از روی نخها برداشته و با راه اندازی مجددف کشش را اعمال کنند. با این عمل، از وارد شدن کشش اضافی به نخ که عامل اصلی ایجاد عیوب ناشی از توقفات است، جلوگیری می شود. این سیستم قادر است تا با همه عملیات ماشین هماهنگ شود (بطور مثال در هنگام کار با سرعت پایین و یا در هنگام پیدا کردن پود پاره) و به علت عدم نیاز به ترمز و لنت های کوپلینگ، هزینه قطعات اضافی نیز کاهش می یابد.
۲-۲-۱- تشکیل دهنه نخ های تار
Warp Shedding
تشکیل دهنه عبارتست از حرکت برخی از نخ های تار به سمت بالا و برخی دیگر به سمت پایین برای درست کردن زاویه ای باز به منظور پود گذاری که این زاویه باز را دهنه نامند. قبل از گذاشتن پود بعدی، نخ های تار باید مطابق طرح بافت دوباره مرتب شوند تا پارچه مورد نظر بافته شود.
۱-۲-۲-۱- هندسه تشکیل دهنه
Shed Geometry
شکل (۲) طرز تشکیل دهنه متقارن را نشان می دهد. شرایط لازم برای باز شدن دهنه کار بر اساس نوع مکانیزم پود گذاری و ضربه دفتین تعیین می شود.
شکل (۲): طرز تشکیل دهنه
با در نظر گرفتن شکل، ماکزیمم مقدار باز شدن دهنه با فرمول زیر مشخص می شود:
H = B tan α
H ارتفاع باز شدن دهانه نخ های تار B فاصله بین میل میلک و لبه پارچه و α نیز زاویه بین نخ های تار و پارچه می باشد. داشتن H کوچکتر مطلوب تر است زیرا مقدار بالا رفتن نخ تار کمتر شده و در نتیجه تنش روی نخ کاهش می یابد. اما بهر حال کنترل H بستگی به اندازه جسم پود گذار دارد. زمان بندی باز شدن دهنه بسیار مهم می باشد. کشش نخهای روئی و زیری در زمان تشکیل دهنه بایستی یکنواخت باقی بماند تا پارچه ای با کیفیت بالا تولید شود.
در دهنه منظم نخهای تار و ردهای انتهایی کشش بیشتری تحمل می کنند زیرا این نخ های باید مسافت بیشتری را بالا و پایین بروند تا دهنه برای پود گذاری تشکیل گردد (شکل ۴-۳).
شکل (۳) : باز شدن دهنه تار به صورت منظم یا نا منظم
از طرف دیگر در دهنه نامنظم خطر گرفتار شدن نخ پود توسط نخهای تار یا پارگی نخهای تار توسط جسم پود گذار را بهمراه دارد. در شرایط عادی، نخ ها تار و پارچه باید موازی سطح زمین باشند این خط را خط صفر یا خط دهنه کامل (A = B = C) می نامند. (شکل ۴-۴)
شکل(۴) : خط صفر یا خط دهنه کامل
گاهی نخ های ریسیده شده را وقتی به طرف پایین برده می شوند، تحت کشش بیشتری نسبت به حالتی که به طرف بالا برده می شوند قرار می دهند تا از ایجاد خط شانه جلوگیری به عمل آید. بالا بردن پل تار موجب کشش بیشتر قسمت پایین دهنه می شوند در عین حال، هندسه دهنه تغییر می یابد و دهنه نا متقارن می شود.
شکل(۵) اجزاء مکانیزم تشکیل دهنده با ورد در سیستم بادامکی یا دابی را نشان
می دهد. سیستم دیگری نیز وجود دارد که به نام مکانیزم ژاکارد خوانده می شود و در آن وردی وجود نداشته و هر سر نخ تار بطور جداگانه و تکی تحت کنترل است.
شکل (۵) : اجزاء تشکیل دهنه
همانگونه که در شکل (۵) می بینید هر نخ تار از داخل چشمی میل میلک (میله فلزی) عبور می کند. میل میلک ها که به ورود وصل شده اند نخهای تار را براساس طرح مشخصی حرکت می دهند. زمانی که وردی بالا و پایین می رود تمام نخ های تاری که به آن وصل شده اند را هم حرکت بالا و پایین می دهد. شکل ۵-۵ ترتیب قرار گیری نخ های تار برای بافت تافته که از متداول ترین بافتهاست را نشان می دهد. این بافت تنها به دو مجموعه نخ تار نیاز دارد به نحوی که در حین پود گذاری یکی از این مجموعه ها بالا و دیگری در پایین قرار می گیرد. از آنجائیکه هر دسته از نخ های تار به ورد جداگانه متصل هستند، تنها به دو ورد نیاز دارد. برای پود گذاری بعدی مجموعه نخ ها جای خود را با هم عوض می کنند تا عمل در هم یافتن تار و پود انجام پذیرد.
۳-۲-۱- پود گذاری
Filling Insertion
پس از هر تغییر دهنه ، نخ پود در دهنه کار قرار میگیرد. این نخها میتوانند از رنگ ، نمره و…. متفاوتی باشند پس مکانیزم انتخاب نخ پود نیاز می باشد بسته به نوع ماشین ، نخهای مختلف پود در یکپارچه قابل استفاده بوده و مکانیزم های انتخاب پود نخ مناسب را برای جسم پود گذار انتخاب می کند تادر هنه کار قرار گیرد .
تقسیم بندی ماشینهای بافندگی معمولاً بر اساس مکانیزم پود گذاری میباشد
( شکل ۴-۶) . مکانیزم اصلی پود گذاری که امروزه استفاده می شود عبارتند از : ایرجت ، راپیری ، پروژکتایل و جت آب که به آنها ماشینهای بی ماکو می گویند.
شکل(۶) : طبقه بندی ماشین های بافندگی
در ماشینهای پروژکتایلی ، جسم پودگذار ، بنام پروژکتایل نخ پود را به داخل دهنه انتقال می دهد انرژی مورد نیاز برای پود گذاری از یک میله فنری ( torsion rod) تأمین گردیده که به محض آزاد شدن انرژی ، میله به حالت اولیه خود بر می گردد . در این حالت تغییر میزان پیچش میله تغییر سرعت پروژکتایل را باعث می شود پروژکتایل بوسیله یک راهنمای چنگکی شکل به راحتی در دهنه حرکت کرده سپس در .واحد دریافت کننده، ترمز شده و توسط زنجیر نقاله به نقطه شروع آورده می شود . کوچکی پروژکتایل زمان تشکیل دهنه را کوتاهتر کرده که باعث افزایش سرعت تولید و پهنای پارچه می شود .
در ماتریس راپیری نخ پود توسط یکی از گیره ها تا میانه عرض بافت در دهنه هدایت شده و در وسط پارچه به دیگری منتقل می شود و بدین ترتیب به طرف دیگر پارچه کشیده می شود چرخ دنده نوسانی که تسمه راپیر روی وآن» قرار گرفته توسط یک چرخ لنگ حرکت می کند رپیرها در دهنه کار بدون هیچ راهنمایی حرکت میکنند گیره های رپیر گیرنده در مکان دقیق مبادله نخ پود قرار می گیرند .
۴-۲-۱- تغذیه کننده نخ پود
Yarn Feeders
تغذیه کننده های نخ پود یا آکومولاتورها برای پیچش مقدار مشخصی نخ برای پودگذاری استفاده می شوندهدف اصلی آنها تغذیه مناسب نخ تغذیه به ماشین بافندگی با
کشش ثابت ومناسب می باشد در شکل (۷) انواع مختلفی از تغذیه کنتده ها را مشاهده می نمایید .
شکل(۷) : تغذیه کننده های نخ در ماشینهای راپیری و پروژ کتایل
انتخاب یک آکومولاتور بستگی به عوامل زیر دارد :
• حداکثر تغذیه
• نمره نخ
• جهت چرخش (S یا Z)
• کنترل رزرو نخ
- حداکثر سرعت آکومولاتور بستگی به نمره نخ دارد کنترل رزور نخ نیز ، می تواند به صورت مکانیکی الکترونیکی توسط فتوسل انجام شود نخ کشی از داخل تغذیه کننده دستی یا پنومتیکی می باشد .
کشش نخ پود توسط کشش دهنده خروجی(CAT) و یا توسط ترمزهای نخ که در انواع مختلفی همچون فرچه ای ، فلزی و فلکس هستند کنترل می شود .
۵-۲-۱- دفتین زدن
Beat-Up
زمانی که نخ پود در دهنه گذاشته شد ، تا حدودی دور از موقعیت نهائی خود قرار می گیرد ، موقعیت نهائی را لبه کار می نامند که یک خط صوری روی محل شروع پارچه است . دلیل این موضوع شکل خاص پودگذاری می باشد ( راپیر ، پروژکتایل ، ایرجت) که نمی تواند دقیقاً به لبه پارچه بچسبند . بنابراین نخ پودی که تازه در دهنه کار قرارداده شده است بایستی با کمک فشار نخهای تار به موقعیت نهائی اش آورده شود . کوبیدن دفتین پورسه ای است که آخرین نخ پود را با وسیله ای به نام شانه به لبه کار فشار می دهد. بدلایل عملی ، تار زمانی که دفتین کوبیده نشود پارچه تشکیل نمی شود .
شانه یک مجموعه بسته ای از میله های فلزی پهن است . این میله های فلزی با فاصله های معینی از هم قرار دارند تا فضای مناسب برای عبور نخ تار ایجاد شود . شانه همچنین برای کنترل تراکم تار در پارچه نیز به کار می رود . تراکم تاری بصورت تعداد سرنخ در اینچ یا سانتی متر بیان می شود که بر وزن پارچه موثر است . فضای بین دو میله تخت را دندانه گویند . شانه در هر دندانه یک یا چند نخ تار را نگه داشته و به لبه پارچه فشار می دهد . پس از کوبیدن نخ پود و قبل از پرتاب پود بعدی ، شانه به موقعیت قبلی خود باز می گردد .
انتخاب شانه بستگی به عواملی ار قبیل ظاهر پارچه ، وزن پارچه ، نیروی کوبیدن دفتین ، فضای عبور هوا از پارچه و طرح بافت دارد . شانه ها با مشخصه ای به نام
” نمره شانه “ شناخته می شوند که تعداد دندانه در واحد طول می باشد . مشخص نمودن تعداد سرنخ تار در هر دندانه ،معرف تعداد سرنخ در اینچ پارچه می باشد . بایستی توجه نمود که در هم بافتن نخها بطور طبیعی باعث انقباض آنها در پارچه می شود . بنحوی که تراکم تاری پارچه حدود ۵ درصد بیشتر ار تراکم تاری شانه خواهد بود که بستگی به نوع بافت ، کشش و نمره نخ ها دارد .
ارتباط تنگاتنگی ما بین تشکیل دهنه و کوبیدن دفتین وجود دارد که آن را نوع نخ و طرح بافت تعیین می کند . برای پودگذاری موثر همراه با کمترین کشش نخهای تاری ، تشکیل دهنه و کوبیدن دفتین باید بنحوه مناسبی زمان بندی شده و با همدیگر هماهنگ باشند . اصولا کوبیدن دفتین برای نخهای فیلامنت در دهنه باز ( دیر ) و برای نخهای استیپل در دهنه بسته ( زود) اتفاق می افتد ( شکل ۸ )
شکل ۸ : کوبیدن دفتن برای دهنه دیر و زود
در طول دفتین زنی،نخهای پود در جهت مخالف نیروهای اصطکاکی نخهای تار فشار داده می شوند . کوبیدن نخهای پود به نیروی قابل ملاحظه ای نیاز دارد . نیروی اصطکاکی به ضریب اصطکاک مابین تار و پود بستگی دارد واکنش دیگری که باعث خم شدن نخهای تار و پود می شود ، مبادله چین خوردگی هاست . برای خنثی سازی این واکنشها ، فشار دادن نخ پود به لبه پارچه بصورت نسبتاً خشنی انجام می شود که به آن کوبیدن دفتین می گویند .
پروسه دفتین زنی بسیار پیچیده بوده و هر چه بطرف لبه پارچه نزدیکتر شویم نیروی دفتین زنی بیشتر می شود . در هنگام فشار دادن نخ پود به لبه پارچه ، کشش نخ تار افزایش یافته و کشش پارچه کاهش می یابد شکل (۹) حرکت نخها در حین کوبیدن دفتین را نشان می دهد . مناطقی از پارچه که نزدیک لبه هستند ساختمان واقعی پارچه را نشان نمی دهند زیرا فاصله بین نخها یکدست نیست.
شکل۹ : فاصله گذاری بین نخ های پود در طی دفتین زنی
پس از کوبیدن دفتین ، زمانی که شانه بر می گردد ، کشش تار نیروئی بر روی چند پود آخر اعمال می کند و این پودها تمایل دارند تا به طرف اسنوی بافندگی بر گردند . این نیرو با مقاومت اصطکاکی نخهای پود بالانس می شود . زمانی که سیکل بعدی دفتین انجام شود ، نخها جدید پود قرار داده شده و توسط شانه به لبه کار فشار داده می شوند . نخهائی هم که از قبل در حال لیز خوردن به سمت عقب بودند دوباره به لبه کار فشار داده می شود .
در بسیاری از حالات به منظور دادن فاصله کمتر به نخهای پود و داشتن ظاهر پارچه مناسب دهنه کار نامتوازن می شود . این دهنه نامتعادل باعث می گردد ، کوششهای متفاوتی در دهنه زیر و دهنه روئی بوجود آید . نخهای دهنه بالائی کوتاهتر شده و کشش کمتری دارند . اما نخهای دهنه زیری بلند تر شده و کشش بیشتری ایجاد می کنند ، که بر کیفیت پارچه تاثیر می گذارد .
معمولاً ، لبه پارچه ثابت بوده و موقعیت آن از پودی به پود دیگر نغییر نمی کند . اما بهر حال هر گونه توقف لبه کارشده و به نوبه خود باعث تغییر موقعیت لبه کار شده و به نوبه خود باعث بد ضربه زدن دفتین می شود . تفاوتهای موجود در لبه پارچه باعث نایکنواختی در فاصله بین پود ها شده و عیب بشمار می رود . فضای میان پودها عامل بسیار مهمی در دفتین زنی است و همانگونه که قبلا ذکر گردید ، فضای نا منظم میان پودها باعث ناهمواری لبه کار شده و سبب بروز عیب در پارچه می شود . این عیوب از توقفات ماشین بافندگی ناشی می شوند . اگر ماشین بافندگی بدلیلی مثل نخ پارگی توقف کند و بدون درست کردن لبه کار مجدداً شروع به بافت نماید خط شروع مجدد کار روی پارچه بوجود خواهد آمد . این عیب در جاهائی اتفاق می افتد که پود قبلی بطور کامل به لبه کار فشار داده نشده است . این خط همچنین در مواقعی بچشم می خود که نیروی دفتین افزایش یافته و تراکم پودی کم می شود .
(((برای دانلود کلیک کنید)))
:: موضوعات مرتبط:
پروژه ها ,
,
:: برچسبها:
دانلود پروژه بررسی روند پیشرفت ماشین های بافندگی راپیری سولزر ,
:: بازدید از این مطلب : 736
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0